ناگفته‌هايي درباره قطعه هنرمندان بهشت زهرا

در بخش هنرمندان بهشت ​​زهرا (س) تهران ، گوش شما پر از اين س questionsالات و واكنش هاست. اكنون تكه هاي اين هنرمندان به مقصدي توريستي تبديل شده است كه مردم براي ديدن مشاهير به آنجا مي روند و عكس هاي به ياد ماندني با مقبره مي گيرند!

بيشتر افراد مشهور ميهمانان زيادي دارند و غريبه ها مثل اينكه زنده هستند آرام مي خوابند و هر چند وقت يك بار از آنجا رد مي شود و با صداي بلند مي پرسد: “اين كيست؟” “چه آرامگاهي زيبا”.

عوامل پشت صحنه فيلم ها ، مجسمه سازان ، نقاشان ، معماران و هنرمندان صنايع دستي و هنرهاي سنتي را پشت سر گذاشته اند و عده اي نيز براي آنها عكس مي گيرند يا الفتح مي خوانند. قبور آنها مدت زيادي است كه رنگ آب نمي بينند ، مانند شاپور خان ترابي گودرج ، آخرين هنرمند در يك تيم 75 نفره در يك كارگاه هنري كه داراي درجه درجه يك (معادل دكترا) در يك گره است. و موسيقي چوبي. او در سالهاي آخر زندگي خود با سختي روبرو شد ، اجاره خانه خود را به سختي پرداخت كرد و برخي از وسايل خود را از ترس اينكه صاحبخانه عذرخواهي كند ، از صندوق بيرون نياورد. با اين وجود سالن پذيرايي وي در خدمت دانشجويانش بود. شاپور خان حالا از سقف سرش راحت است.

در اطراف تعدادي امامزاده اجتماعات وجود دارد و دوستداران آنها چيز زيادي براي آنها باقي نمي گذارد ، مانند حرم محمد علي فردين كه كاملاً آبگيري ، تخليه و روغن كاري شده و در آن سلفون قرار داده شده است. قرار داده شده ، و هيچ كس جرات نمي كند پيكربندي مزار وي مقبره خسرو شكيب است. يكي از دوستدارانش مي رسد و دسته گل زيبا را به مزارش مي برد. آرامگاه مرتضي پاشا را نيز مي توان با صداي خود او يافت. معشوق او را احاطه كرده و با او عكس مي گيرد ، چند دقيقه به نام و عكس او نگاه مي كند و دور مي شود. اما يكي از كارهاي آنها اين است كه هر هفته با هنرمندان ارتباط برقرار كند ، محبوب ترين آهنگ هاي او را با تلفن همراه خود پخش كند ، روي سرش بنشيند و به همراه شعرهايش بخواند: “من صبح مورتيزا را دوست دارم و عصر. من به كنسرت نمي روم ، اما بچه ها رفته اند. تعداد زيادي از مردم اينجا هستند ، به ويژه در آخرين پنجشنبه سال. “

راس مي گويد: “سربازان يك قدم به جلو برمي دارند.” “هر هفته مي آيد.”

– هر روز اينجا هستي؟

– روز و شب

– آيا شب اينجا كه تاريك است جو ترسناك نيست؟

– اولين بار بود ، اما اكنون براي من طبيعي است

– شما چند سال داريد؟

–

– چه مقدار از خدمات شما باقي مانده است؟

– 110 روز

– شب چكار مي كني؟

– ما بيرون مي رويم زيرا اگر اتفاقي بيفتد يا به سرقت برود ، بايد پاسخ دهيم.

– آيا سرقت امكان پذير است؟

– دزديدن قبر ممكن است!

– چه موقع دزديده شد؟

– نه اينجا بلكه سرقت از جاهاي ديگر. شب ها دو نفر بين قبرها راه مي روند. ما در مكان هايي گور داريم كه 200 ميليون هزينه دارد.

– اينجا شب نيست؟ چطور هستيد؟

– هركسي مي تواند به ياد بياورد. در اينجا تعداد زيادي سرقت وجود دارد.

يك هوادار كه مقابل مزار مرتضي پاشايي ايستاده بود به سرباز گفت: “در مورد اين توافق نامه را براي او توضيح دهيد.”

– شب ها ، يك مرد سفيد پوست با ريش بلند سفيد و روپوش سفيد مي آيد و به اينجا منتقل مي شود.

– چرا او اين كار را مي كند؟

– من با او صحبت كردم. او مي خواهد مردم و كارمندان بهشت ​​زهرا را آزار دهد.

اين دو نفر در گوشه اي از قطعه هنرمند سبد تحويل داده و شيشه هاي سراميكي را با طرح هنرمند تعبيه شده در همان قطعه تيشرت ، نقاشي و كلاه مرتضي پاشايي مي فروشند.

يكي از آنها پتو را روي مقبره فردين پهن كرد و تصويري از اين هنرمند كه روي بسياري از وسايلي كه مي فروشد چاپ شده است: “من 12 سال است كه پنجشنبه و جمعه به اينجا مي آيم. من از وزارت ارشاد مجوز دارم اين كار را بكنم. من دارم. “من آن را به نفع بچه هاي آسمان مي فروشم كه خود آقاي فردين به آن كمك كرد.”

فروشنده ديگري جعبه خود را كمي دورتر پهن كرد: “عراقي ها مرتيزا پاشايي عجيب و غريب را دوست دارند. بيشتر اينجا ببينيد. من همچنين مشتريان زيادي از كشورهاي عربي دارم. البته من از هلند ، دانمارك و سوئيس نيز مشتري دارم.” او در آنجا زندگي مي كند و زهرا او را به بهشت ​​مي برد. دو سال پيش ، دو جوان از مشهد فرار كردند و به پشه مورتيزا آمدند. آنها همچنين نامه اي به خانواده خود نوشتند كه ما به تهران مي رويم. و سه روز بعد ، يكي از خواهران آنها به دنبال آنها آمد و آنها را با خود برد.

با بيان داستاني كه با احساس مي بيند ، در برابر مشتريانش نيز واكنش نشان مي دهد.

– آقاي لئونا ، چقدر؟

– 50 تومان

– چه اتفاقي مي افتد؟

– مقبره آقاي حسين پناهي هم اينجا است؟

– نه بخش 66 ويزا فرعي.

“نيمي از بهشت ​​مرا مي شناسد ، اما اكنون رايانه من خاموش است. بعد از مدتي كار ، به دستشويي آمدم و مردم. وقت ما آنقدر شلوغ بود كه كسي براي شستن مردگان نرفت و فقط كسي كه يا از خدا مي ترسد يا فكر مي كند از اين دنيا. آل انشام ، همه اين كارها را نمي كنند. اين زمان مرگ اين همه انسان نبود. به ياد دارم كه چند روز هوا در تهران بسيار بد بود. بله ، طوفان بود و باران مي باريد به يكباره دو جسد رسيد ، يكي به نام اكرم و ديگري اكبر. من به طور تصادفي اجساد را دادم. “سپس ما به خانواده ها گفتيم كه اين يك اشتباه بود و آنها بايد جسد را پس بگيرند ، و ما خلاصه اي از اشتباهات خود را نوشتيم ، اما از آن روز به بعد من دوباره اين كار را كردم. “

به دو نوجوان اجازه داده شد با مرتضي پاشايي و محمدعلي فردين با آنها عكس بگيرند.

– عمو قيمت نقاشي ها چقدر است؟

– 60 تا 80 تومان.

قطعه هنرمند را پر و خالي مي كند. مردم نوشته ها را روي سنگ ها دنبال مي كنند و با چشمانشان منتقل مي كنند و گاهي اوقات آنها در قبر ديگري مي ايستند.

به گفته سعيد خالص ، مدير اجرايي بهشت ​​زهرا در تهران ، در حال حاضر حدود 1200 هنرمند در 88 88 دفن شده اند ، بسته به هنرمندان ، و تا 20 سال آينده مشكلات ظرفيت وجود دارد.

وي به تيتر نيوز گفت: “سالها پيش ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مقبره شماره 3 953 را خريداري كرد و برخي از هنرمندان وزارت ارشاد از جمله مهرداد اوستا ، سپادا كاشاني و جواد معروف در آنجا دفن شدند.” . قطعه ساخته شد اما پس از پر شدن مقبره و در اوايل دهه 1970 ، پنج هنرمند بزرگ ايراني ، از جمله عزت الله ايتزامي ، داود رشدي ، علي نسرين ، محمدعلي كيشاورز ، ايرج راد و تعدادي ديگر از هنرمندان ، شهردار تهران را ترك كردند. فضا. هنرمندان در بهشت. زهرا اختصاص داد. سپس شهردار به شهردار وقت و معاون سازمان بهشت ​​زهرا دستور داد محلي را براي هنرمندان در نظر بگيرند. سرانجام ، سازمان بهشت ​​زهرا سه گزينه به شهردار پيشنهاد داد و سرانجام ، بند 88 محلي براي هنرمندان در نظر گرفته شد. “اولين فردي كه در اين قطعه به خاك سپرده شد آقاي مالك مهرداد بهار ، پسر پادشاه آقايان شاعران بهار بود.”

خال ادامه داد: زماني كه من مدير بهشت ​​زهرا (س) شدم ، ظرفيت قطعات هنرمندان تقريباً تمام شده بود ، اما 220 مقبره سه طبقه را به آن اضافه كرديم و مي توانم قول بدهم كه ظرفيت هاي آينده را افزايش خواهيم داد. مشكلي نيست. 20 سال. البته اميدواريم كه هنرمندان كشورمان زندگي آبرومندي داشته باشند. “” متأسفانه امسال بسياري از هنرمندان از جمله خسرو سيني و اكبر علم را به دليل بيماري قلبي از دست داده ايم. “

من همچنين از مدير بهشت ​​زهرا در مورد ساده سازي فروشندگان در بخش هنرمندان س askال مي كنم كه مي گويد: “حضور آنها در اين بخش غيرقانوني است و بايد از ما اجازه بگيرند. بله ، آنها هنوز مي آيند.” ما معتقديم جو منطقه بايد آرام باشد. “

خالد به تيتر نيوز گفت: “به طور كلي ، سرقت يك پديده اجتماعي است و همه جا وجود دارد.” قبلاً در بهشت ​​زهرا بود ، اما بهشت ​​زهرا 3 253 دوربين آنلاين نصب كرده است كه در بخش هنرمندان نيز وجود دارد و هر لحظه بر آنها نظارت مي شود. جالب اينجاست كه اين حادثه بزرگترين پروژه اطلاعاتي تاريخ بهشت ​​زهرا در تهران بود و قطعات شهدا و هنرمندان نيز تحت نظارت هستند و در چند سال گذشته من هيچ سنگ تراشي نشنيده ام. به سرقت رفته از قطعه هنرمند “از طرف ديگر ، من قبر 200 ميليون توماني را در بهشت ​​زهرا نديدم.”

باد شاخه هاي يك درخت ديوانه را بريده و كساني كه از كندن قطعات هنرمند خسته شده اند ، روي صندلي ها مي نشينند تا كمي خسته شوند.

انتهاي پيام