اميرخديداري مي گويد: مسئله بي سوادي و عدم نوشتن هنگام خواندن متن مهمترين تهديدي است كه دنياي مجازي براي ادبيات و هنر ايجاد كرده است و بايد مورد توجه قرار گيرد. وي در پاسخ به س writtenالات مكتوب تيتر نيوز درباره تأثير شبكه هاي اجتماعي در داستان سرايي و سبك نگارش نويسندگان نوشت: “جاي تعجب …
مهمترين تهديد دنياي مجازي براي ادبيات و هنر https://titr-news.ir/2021/01/مهمترين-تهديد-دنياي-مجازي-براي-ادبيا/ تيتر نيوز Sat, 30 Jan 2021 22:19:35 0000 فرهنگ و هنر https://titr-news.ir/2021/01/مهمترين-تهديد-دنياي-مجازي-براي-ادبيا/ اميرخديداري مي گويد: مسئله بي سوادي و عدم نوشتن هنگام خواندن متن مهمترين تهديدي است كه دنياي مجازي براي ادبيات و هنر ايجاد كرده است و بايد مورد توجه قرار گيرد. وي در پاسخ به س writtenالات مكتوب تيتر نيوز درباره تأثير شبكه هاي اجتماعي در داستان سرايي و سبك نگارش نويسندگان نوشت: “جاي تعجب …
اميرخديداري مي گويد: مسئله بي سوادي و عدم نوشتن هنگام خواندن متن مهمترين تهديدي است كه دنياي مجازي براي ادبيات و هنر ايجاد كرده است و بايد مورد توجه قرار گيرد.
وي در پاسخ به س writtenالات مكتوب تيتر نيوز درباره تأثير شبكه هاي اجتماعي در داستان سرايي و سبك نگارش نويسندگان نوشت: “جاي تعجب نيست كه اين يكي از موضوعاتي است كه مدتها ذهن من را درگير خود كرده است.” يكي از موضوعات اصلي رمان “جنون خدايان” گسترش و انتشار شبكه هاي اجتماعي و زندگي آنلاين بود. حتي اولين رماني كه توسط من منتشر شد ، “آمين براي آوردن من” ، مبتني بر اين واقعيت بود كه داستان داستان زندگي او را از طريق اينترنت به اشتراك گذاشت.
من فكر مي كنم تقسيم احساسات ، افكار ، اميدها و ايده ها از ويژگي هاي رمان ها و داستان هاي كوتاه است. اين همان چيزي است كه تفسيرهاي مختلفي از زبان ، نوع و نوع شخصيت ها و شخصيت ها را در قالب نوشتن و ادبيات ، ورود جمالزاده به داستان داستاني امروز در طي زبان فارسي صد سال پيش با عنوان مقدس “دموكراسي ادبي” “ساده” مورد توجه ما قرار گرفت
مهمترين ويژگي جمالزادا در رمان تحت عنوان “هيچكس نبود” معرفي و نوشتن داستانهاي كوتاه به زبانهاي مختلف بخشهاي مختلف جامعه بود. اين نوشتن گفتگوها و لحن ها فقط به نكات ، نكات و عباراتي محدود نمي شود كه افكار ، ديدگاه ها ، احساسات و عواطف را با خود به همراه داشته باشد. اين چيزي است كه همچنان توسط شبكه هاي مجازي ايجاد مي شود. افراد با زندگي و سواد مي توانند هرچه مي خواهند بنويسند ، در مورد ايده هايي كه فقط در مهماني هاي خانوادگي يا تاكسي يا اتوبوس ارائه مي شد نظر دهند و اكنون صدها هزار نفر در عرض چند ثانيه آنها را مي خوانند و تأييد يا رد مي كنند. اين.
بنابراين ، رسيدن به صداي يك نشانه پايين يا طبقه متفاوت منحصر به رمان و داستان كوتاه نيست. شبكه هاي اجتماعي همه را به ميدان مي آورد و اينجا جايي است كه نويسندگان احساس پوچي مي كنند. انواع و شخصيت هايي كه قبلاً فقط توسط نويسنده شنيده مي شد اكنون خود گوياست و نيازي به نويسنده ، رمان و داستان كوتاه ندارد.
علاوه بر اين ، دنياي مجازي بر عناصر و ساختار داستان تأثير گذاشته است. روزگاري ، يك عاشق مجبور بود زمين و زمان را حفر كند تا عشق خود را به او ابراز كند و در يك زمان مشخص سوراخ اتصال را پيدا كند ، اما اكنون داشتن شماره تماس يا شناسه بسيار آسان تر است ، ارتباطي كه بعد از چندين فصل از داستان مطرح شده است. يك يا دو خط به دست آمده است.
يادم مي آيد يك شب با يكي از دوستان نويسنده صحبت كردم كه چرا داستان هاي او در دوره كاخ اتفاق مي افتد و امروز نيست. او به نكته جالبي اشاره كرد. وي گفت: “اين بسيار گران است.” “وقتي قهرمان شما از طريق تماس تلفني يا پيام يا با تماشاي صحنه اي در فيس بوك يا يوتيوب از ماجرا مطلع شد ، بقيه موارد به راحتي به تأخير نمي افتد.” البته من با اين موافق نيستم و معتقدم تعليق هاي دوران جهاني مجازي انواع مختلفي دارد و نويسنده بايد آنها را انتخاب كرده و از تاريك شدن آنها جلوگيري كند. اما ديدگاه دوستم درمورد نويسنده از اين نظر جالب بود كه نشان مي داد ايجاد شبكه هاي اجتماعي و ارتباطات دنياي مجازي دامنه داستان نويسان را محدود مي كند.
من در مورد صداي اقليت ها و اقشار جامعه ، حضور افراد مختلف در شبكه هاي اجتماعي ، نظر يكساني دارم ، اگرچه احتمال شنيدن صداي آنها بيشتر است ، اما نبايد ويژگي اي را كه در دنياي مجازي وجود دارد ، فراموش كنيم. در اين دنيا ، همه چيز به صورت سطحي و نه عميق ارائه مي شود ، اين جايي است كه نويسنده مي تواند افكار و احساسات مردم را تعميق و انتخاب كند. و البته اين كار دشواري است و اين نويسنده است كه نگاهي عميق به نتايج اجتماعي و شخصيت وي دارد.
يعني داستان سرايي در عصر دنياي مجازي ، البته كاري بسيار دشوار است ، اما منجر به رشد ادبيات مي شود. تنها چيزي كه من را در اين مورد نگران مي كند “نخواندن متن” است كه البته قبل از ظهور دنياي مجازي با گسترش صنعت چاپ و ظهور روزنامه ايجاد شده و نمونه محدودي را به خود اختصاص داده است. در دنياي مجازي وقتي توليد مثل كتاب دشوار بود ، يا انتشار متن آسان نبود ، متون از محبوبيت بيشتري برخوردار مي شدند. همه چيز براي ما اهميت كمتري دارد. در اين زمان ، بعضي اوقات تعداد كتابهاي موجود در كتابخانه هاي خصوصي چند فرد باسواد به تعداد انگشتان دست نمي رسيد. اين متني بود كه اغلب با دقت و توجه خوانده مي شد. اما وقتي چشمان خود را باز مي كنيد و پر از كتاب و متن است ، فرصت مطالعه مجدد ، تأمل و توجه از بين مي رود.
من مي دانم كه خواندن متن مي تواند منجر به “نوشتن متن” نشود. ما هميشه در معرض خطر رسيدن به هدفي هستيم كه در آن متن ها ننوشته يا خوانده نشوند. بلكه فقط توليد و نشان داده شده است.
وقتي خواننده خلاصه متن را پيدا مي كند و از آن لذت نمي برد ، اين خطر وجود دارد كه نويسنده در ارائه اثر خود خيلي سريع و اشتباه ظاهر شود ، به طوري كه در توليد محتوا با همه مشكلات و تعصبات شخصي خود رقابت خواهد كرد. نمي آيد .
خواننده اي كه زماني كليدها و نام ديو يا پادشاه را با دقت مي خواند ، اكنون حتي براي او مي نويسد كه روزنامه را خوانده است و نويسنده اي كه مي تواند آثار دقيق بنويسد ، اكنون از اين بيسوادي نااميد شده است ، اكنون بدون مراقبت و به راحتي تحويل مي دهد نياز بازار.
شواهد فضايي است كه در معرفي انتقاد ، داستان ، فيلم و سريال ديده مي شود. براي يك شخصيت معروف يا رسانه كافي است كه در مورد يك اثر چيزي بگوييد ، نظر بنويسيد ، بقيه با كمترين تفاوت همان موضوع را تكرار مي كنند. كمتر مخاطبي پيدا مي شود كه بتواند ارتباط شخصي و ويژه اي با آثار ادبي يا نمايشي برقرار كند.
در غياب يك خواننده جدي ، همه ادعا مي كنند و تنها شخصي كه مي تواند تبليغات خود را به طور گسترده در رسانه ها ، به ويژه در فضاي مجازي منتشر كند ، در كسوت يك هنرمند ظاهر مي شود و البته شايد او يك هنرمند باشد ، اما وجود ندارد مكاني براي اثبات اين ادعا. وجود ندارد.
البته مي توان در قرن هاي گذشته مشاهده كرد ، شاعران و نويسندگان هميشه از تبليغات استفاده كرده يا به آن آسيب مي رسانند ، اما با همه اين مزاياي ورود انسان به دنياي مجازي ، قدرت انحصاري تبليغات بسيار بيشتر از گذشته آشكار شده است. “من فكر مي كنم مسئله بيسوادي و اين واقعيت كه تبليغات به جاي متن مهمترين تهديد براي دنياي مجازي ادبيات و هنر است و ما بايد به آن توجه كنيم.”
انتهاي پيام
- ۱۹ بازديد
- ۰ نظر